شاید یکی از اصلی‌ترین دلایل افراد برای مهاجرت به کانادا، شرایط اقتصادی و موفقیت‌های تجاری این کشور باشد. صنعت و اقتصاد کانادا آن را جزء موفق‌ترین کشورهای دنیا قرار داده است.
اقتصاد، هسته‌‌ی اصلی پیشرفت کشور
هر کشوری که بازار آزاد داشته باشد، اقتصاد آن وابستگی زیادی به دولت دارد. سبک اقتصادی کانادا نیز همینطور است. البته نقش دولت کانادا نسبت به کشورهای اروپایی بسیار کمرنگ‌تر است.
سرانه رشد محصولات ناخالص هر کشور نشان‌دهنده موفقیت بازار کار آن است. این سرانه در کشور کانادا پایین بوده و همین‌موضوع باعث می‌شود تا منابع و ثروت ملی بین مردم به‌طور مساوی تقسیم شود. این بزرگ‌ترین موفقیت تجاری کاناداست. چراکه میزان رشد اقتصادی آن بالا و رشد ناخالص آن کم است.
در گذشته، اغتشاشاتی در کانادا رخ داد که نقطه‌ی عطف شکوفایی اقتصاد آن شد. بعد از این هرج‌ومرج‌ها اقتصاد کانادا سریعا پیشرفت کرد و نرخ بیکاری‌اش از آنچه که بود هم کم‌تر شد. همین مسئله باعث تبدیل دولت به دولت فدرال نیز شد.
سیستم اقتصادی کانادا بر سه‌اساس استوار است:
- بازار
- الگوهای تولید
- استانداردهای زندگی
استانداردهای زندگی کانادا و آمریکا بسیار شبیه به هم هستند. شاید نزدیکی جغرافیایی این دو کشور عامل اصلی این شباهت باشد.
شرایط بیکاری در استان‌های مختلف کانادا
وقتی حرف از نرخ بیکاری می‌زنیم، درباره میانگین نرخ‌های بیکاری تمام استان‌های کشور صحبت می‌کنیم. مثلا فرض کنید میانگین معدل دانش‌آموزان یک‌کلاس ۱۸ باشد. این میانگین عالی‌ست اما در این کلاس دانش‌آموزانی هم هستند که معدل‌شان زیر ۱۲ باشد.
نرخ بیکاری نیز همینطور است. نرخ کلی بیکاری در کانادا ۵.۵ درصد است. اما در این میان استان‌هایی همچون نیوفاندلند و لابرادور نرخی بالای ۱۴.۶ درصد و استان‌هایی مثل آلبرتا (که شهرهای اصلی و صنعتی کشور را در خود جای داده) نرخ ۳.۶ درصدی دارند.
بنابراین قبل از مهاجرت و انتخاب محل سکونت، حتما شرایط اقتصادی استان و شهر مدنظرتان را با دقت بسنجید. در این میان کارشناسان توانای RSM Capital نیز آماده پاسخگویی به تک‌تک سوالات شما خواهند بود.
کسب درآمد از منابع انرژی
با گسترش چشم‌گیر بخش‌هایی همچون بخش خدمات، کارخانجات و معادن در قرن گذشته، احتیاج کشور از منابع روستاها به شهرهای صنعتی و مدرن تغییرکرد. حتی درآمد سه‌چهارم شهروندان کانادا نیز از طریق صنایع خدماتی تامین می‌شود.
با اهمیت‌دادن این‌کشور به صنایع، تفاوت‌هایی هم بین اقتصاد کانادا با دیگر کشورهای جهانِ‌اول پدیدار شد. مثلا برخلاف دیگر کشورها، اساسی‌ترین صنعت مهم و پیشرفته‌ی کانادا صنعت چوب‌بری و نفت‌خام است.
تعداد کشورهایی که انرژی خالص به دیگر نقاط دنیا صادر می‌کنند بسیار کم است. چراکه تمام کشورها به این منابع مجهز نیستند.
کانادا هم از جمله کشورهای معدودی‌ست که انرژی‌های خالصی همچون نفت، گاز و… را به تمام نقاط جهان صادرکرده و از این طریق کسب درآمد می‌کند. بیشتر این منابع در استان‌های آلبرتا، ساسکاچوان و بریتیش‌کلمبیا است.
منطقه‌‌ی پرانرژی کانادا که غنی از چنین انرژی‌های باارزشی است، اتاباسکا تارسندز نام دارد. این منطقه و منابعِ بسیارش باعث شده تا کانادا بعد از عربستان سعودی، اولین صادرکننده نفت و گاز به جهان باشد.
در استان‌های زیر، به‌سبب قیمتِ کمِ انرژی‌الکتریکی و همچنین بی‌ضرر بودن آن برای محیط‌زیست، مصرف انرژی بالاست:
- کبک
- بریتیش‌کلمبیا
- مانیتوبا
- انتاریو
- نیوفاندلند و لابرادور
معادن کانادا
در شمال کشور کانادا، شرایط کشاورزی و خاکِ حاصل‌خیز کم است. مردم این مناطق به‌جای کشاورزی، به کشف معادن و منابع طبیعی می‌پردازند.
معادن کانادا، خصوصا معادن مناطق شمالی، حاوی منابع باارزشی همچون عناصر زیر است:
- طلا
- مس
- روی
- نیکل
- سرب
- آلومینیوم
- اورانیوم
- چوب
این منابع به‌همراه تلاش مردمان این سرزمین باعث پیشرفت بی‌نظیر آن در صنایعی همچون چوب‌بری، اتومبیل‌سازی و… شده‌است.
بخش عظیمی از اقتصاد کانادا وابسته به اقتصاد آمریکاست. بین این دوکشور قراردادهای مختلفی به‌سبب ادامه روابط اقتصادی برقرار شده است. ازجمله صادرات کانادا به کشور آمریکا، نفت خام است.
اصلی‌ترین راهکار تجارت کانادا
بعد از تمام مواردی که تا اینجا ذکر شد، به قراردادهای کانادا می‌رسیم. قراردادهای این کشور بخش اعظمی از درآمد آن را تضمین می‌کنند. این قراردادها علاوه‌بر منافع جهانی و دولتی، انگیزه راه‌اندازی کسب‌وکار جدید را هم برای مردم جامعه دوچندان می‌کند.
قراردادهای مهم این کشور عبارتند از:
- قرارداد نفتا
- قرارداد USMCA
- قرارداد CETA
- قرارداد CKBC
- قرارداد TPP
قرارداد نفتا
قرارداد نفتا یا توافق‌نامه تجارت آزاد آمریکا٬ بین سه کشور مکزیک، کانادا و آمریکا برقرار است. این قرارداد امروزه باعث تشکیل یک منطقه به‌ارزش ۱۹ هزار میلیارد دلار با ۴۷۰ میلیون مصرف‌کننده شده است.
تاثیر این قرارداد بر نرخ بیکاری آمریکا بسیار مثبت بوده است. به‌طوری‌‌که ۶ میلیون شغل به‌سبب ارتباط با مکزیک و ۸ میلیون شغل به‌سبب ارتباط با کانادا در این کشور ایجاد شده است.
طبق این قرارداد تمامی تعرفه‌های گمرک کشور حذف‌شده و یک خریدوفروش دائمی محصولات کشاورزی بین مکزیک و آمریکا ایجاد شده است. همچنین نفتا بسیاری از حقوق سرمایه‌داران را نیز تضمین می‌کند.
قرارداد USMCA
طبق قراردادهای قبلی، با عقد قرارداد USMCA همچنان ۲۵ درصد فولاد کانادا به کشور آمریکا وارد می‌شود. از بخش‌های مهم این قرارداد افزایش حقوق کارگران مکزیک می‌باشد.
اما طبیعتا این کار، مخارج قشر مصرف‌کننده را افزایش خواهد داد. با اجرای این قرارداد، خودروسازهای آمریکا بیشتر مجبور به سفر به چین و گسترش خطوط خودروسازی خواهند شد. در حال‌حاضر، دومیلیون‌وششصدهزار خودرو ازطرف شرکت‌های کانادایی و مکزیکی به آمریکا وارد می‌شوند که این قرارداد آنها را منع کرده است.
با عقد این قرارداد، ۴۰ درصد هزینه‌های خودروسازی و قطعات ماشین‌ها از کارخانه‌های ثروتمندی که حقوق بالایی به کارکنانشان می‌پردازند، تامین می‌شود (حداقل دستمزد آنها ساعتی ۱۶ دلار است).
قرارداد CETA
این قرارداد در ۱۵ فوریه سال ۲۰۱۷ رسما در پارلمان اروپا تصویب شد و از ۲۱ سپتامبر فعالیت خود را آغاز کرد. دولت جدید آمریکا تاحدودی این کشور را از کانادا دور کرده است. همین دوری، قرارداد CETA را جدی‌تر کرده و در ۸ جولای ۲۰۱۷ رای تمامی طرفین به اجرای آن تصویب‌شد.
براساس این قرارداد، راه دسترسی به بازارهای کانادایی و اروپایی برای یکدیگر با حفظ قوانین و ضوابط باز شده است. حاصل این تجارتِ آزاد بین اروپا و کانادا، ارتقای اقتصادی و پیشرفت هر دو طرف است. البته این قرارداد احتیاج به رضایت ۳۰ کشور دیگر هم دارد که ممکن است جمع‌آوری این رضایت‌ها چندین سال زمان ببرد.