ترینادموگانتی،یکبرنامهنویسفولاستک (چنانچهشخصیتواناییدستیابیبهکلیهمهارتهایبرنامهنویس «Front End» و «Back End» راداشتهباشندبهاویکبرنامهنویسفولاستکیا «Full Stack Developer» میگویند.) ازحیدرآباد هند است. اودرحوزهفناوری،الکترونیکومهندسیارتباطات،دارایمدرکلیسانساستودرزمینهتوسعهومیزبانیشبکهبرنامههایکابردیدرزیرساختهایابری،بیشازششسالتجربهدارد. ترینادروندجستجویکارخودراازماههاقبلازآنکهدرسال ۲۰۱۹ بهکانادامهاجرتکند،آغازکرد. اوباچندنفرمسئولمنابعانسانیدرتماسبود،فرصتهایامیدوارکنندهایداشتکهحتیچندموردبهجلساتودورههایمتعددمصاحبهختمشدندامابرایاوتحققنیافتند. ترینادامیدخودراازدستندادوهمچنانتلاشکرد. اوسرانجامازیکهفتهقبلازآمدنبهتورنتوشغلخودراپیداکردومشغولبهکارشد. تریناداکنونتجربهکاریابی،آموزههاییدربارهاهمیتآمادگیوصبرونکاتیرابرایتازهواردانیکهدرحالمهاجرتبهکاناداهستند،بامابهاشتراکمیگذارد.
داستان موفقیت من با شکست آغاز میشود. شما باید در آزمونهای زبان انگلیسی به عنوان بخشی از روند مهاجرت، شرکت کنید. شرکتی که در هند در آن مشغول به کار بودم، دفتری در نیوجرسی دارد و من هر روز به انگلیسی با آنها در تماس بودم. من در مهارتهای زبان انگلیسی خود اعتماد به نفس کاذبی داشتم و فکر میکردم که میتوانم بدون داشتن آمادگی کافی در امتحانات زبانم شرکت کنم. من در آزمون نوشتار بسیار ضعیف عمل کردم.
من به این فکر کردم که کجا اشتباه کردم و فهمیدم که اشتباهم عدم آمادگی بود. پس شروع به اصلاح آن کردم: حداقل روزی دو ساعت را به آمادهسازی برای آزمون اختصاص میدادم تا اینکه بعد از دو ماه دوباره امتحان دادم. من برای خودم یک جدول زمانی درست کردم تا مطابق با همه ماژولهای موجود در آزمون پیش بروم. من وارد یک گروه مربوط به آیلتس IELTS (سیستم بینالمللی آزمایش زبان انگلیسی) در واتساپ شدم که در آن راجع به موارد مربوط به این آزمون بحث میکردیم. نامهها و مقالاتی را که نوشته بودم در گروه میفرستادم و دربارهشان بازخورد میگرفتم.
من تمرین میکردم که جلوی آینه صحبت کنم، صدای خودم را ضبط میکردم و بارها و بارها به آن گوش میدادم. با این روش توانستم زمینههایی که در آنها باید تمرین کنم را شناسایی کنم. من با تمرین و داشتن آمادگی لازم، مهارتهای زبانی خودم را ارتقا دادم و سرانجام توانستم از پس این آزمون بربیایم. این اولین موفقیت من و همچنین درس مهمی بود که درباره آمادگی کافی یاد گرفتم.
اهمیت آمادهسازی قبل از مهاجرت به کانادا
من درباره روشهای مختلف مهاجرت به کانادا تحقیق کردم و دریافتم که اگر میخواهید خودتان درخواست دهید، اکسپرس اینتری (اکسپرس اینتری یک سیستم مهاجرتی کانادا می باشد که امکان مهاجرت و اخذ ویزا را از طریق ۴ برنامه تجربه کانادایی، نیروی متخصص فدرال، نیروی کار ماهر و برنامه های مهاجرت استانی برای متقاضیان فراهم می کند.) یک راه بیدردسر و واضح است که با آن اقامت دائم خواهید گرفت، نه فقط اجازه کار. تا آنجا که میتوانستم درباره اکسپرس اینتری یاد گرفتم و شروع به آماده شدن کردم. چک لیست قبل از ورود Arrive برای افراد تازه وارد واقعا مفید است. چه سه ماه و چه سه هفته تا رسیدنتان فاصله داشته باشید، این چک لیست به خوبی توضیح میدهد که باید چه کاری را انجام دهید.
من تمام ریز نمراتم را از دانشگاه جمعآوری کرده و برای ECA (سنجش اعتبار آموزشی) ارسال کردم. من اسناد و مدارک خود را فرستادم، درخواستم را پر کردم و هزینهاش را در آگوست ۲۰۱۹ پرداخت کردم. حدود شش ماه طول کشید تا به درخواستم رسیدگی شود. من هم در این مدت، درباره بسیاری از جنبههای زندگی و کار در کانادا، به عنوان بخشی از روند آمادگی خود، تحقیق کردم.
من درباره نحوه نوشتن رزومه کانادایی یکسری مقاله خواندم و در خانه شروع به آمادهسازی خودم کردم. در کانادا، رزومه شما باید به وضوح مشخص کند که توانایی انجام چه کاری را دارید و چه دستاوردهایی دارید، نه پنج صفحه مسئولیت شغلی. من درباره روند مصاحبه شغلی در کانادا تحقیق کردم، که با کشور من بسیار متفاوت است.
اگر در هند برای یک شغل مرتبط با IT و یا تکنولوژی درخواست بدهید، افراد معمولا به مهارتهای فنی شما نگاه میکنند. در اینجا، مسئله فقط مربوط به مهارتهای فنی نیست. مردم به نحوه رفتار شما، دستاوردتان برای تیم و نحوه برقراری ارتباطتان توجه نشان میدهند. همه اینها به یک اندازه مهم هستند. مسئولان منابع انسانی یا مدیران بخش استخدام کانادایی در مصاحبههایشان به جای تمرکز بر مدارک فنی شما، سوالاتی سناریو محور میپرسند. مانند “اگر با مشکل تولید مواجه شوید، چگونه واکنش نشان میدهید؟” یا “چه چیزی باعث موفقیت یک بحران میشود؟” من حتی قبل از مصاحبه میدانستم که باید انتظار چه سوالاتی را در طول مصاحبه داشته باشم، چون از قبل تحقیقاتم را انجام داده بودم. من آماده بودم.
من با همکارانی که میدانستم از قبل در کانادا هستند، تماس گرفتم تا راجع به هزینههای تقریبی زندگی (که بسیار بیشتر از آنچه که فکر میکردم بود)، اطلاعاتی برای برنامهریزی امور مالی خود در کانادا بدست آورم. من درباره یافتن محل اقامت در تورنتو هم تحقیق کردم و تصمیم گرفتم همخانه داشته باشم، زیرا هزینه کمتری دارد. از همه مهمتر، شروع به برقراری ارتباط با متخصصان و مسئولان منابع انسانی کردم.
ترفندهای شبکهسازی از زبان یکی از کاربران لینکدین
لینکدین در طول مسیرم به من کمک کرد تا در مورد کانادا، چگونگی بازار کار و انتظارات کارفرمایان از یک فرد کارجو بیشتر بدانم. من چند سازمان مانند Arrive و ACCES را دنبال میکنم. آنها به من کمک کردند تا یاد بگیرم که یک فرد تازه وارد ممکن است با چه چالشهایی مواجه شود و به محض اینکه به کانادا رسید باید چه کاری انجام دهد.
اولین مرحله شروع ارتباط با افراد مربوط به صنعت مورد نظر و استخدامکنندگان است. یک ویژگی به نام Advanced Search در لینکدین وجود دارد که میتوانید در آن جستجوی خود را بر اساس نام، شرکت یا مکان محدود کنید. به عنوان مثال، من از واژههای استخدام، تورنتو استفاده میکنم. یکسری نتیجه میگرفتم و بعد میدیدم که به کدام شرکتها علاقهمندم و با آنها ارتباط برقرار میکردم.
من فکر میکنم که هنگام ارسال درخواست برقراری ارتباط در لینکدین، شما در واقع باید یک پیام شخصی بفرستید تا شخص دیگر بداند شما چه کسی هستید و چرا میخواهید با آنها ارتباط برقرار کنید. اگر درخواستی را همینطور کورکورانه ارسال کنید، ممکن است شخص مقابل آن را قبول نکند. خوب است اگر یک پیام شخصیسازی شده داشته باشید که توضیح دهد چرا میخواهید این ارتباط را برقرار کنید. حتی در این صورت هم شخص مقابل ممکن است یا درخواست شما را بپذیرد و یا نپذیرد، اما حداقل هدفتان را متوجه شده است.
من پیام شخصی میفرستم. شش نفر از ده نفر، حداقل درخواست برقراری ارتباط من را میپذیرند. هر وقت کسی درخواست مرا قبول کند، برایش یک یادداشت تشکرآمیز ارسال میکنم که میتواند شروعکننده مکالمه باشد. چیزی که به دنبالش هستم، وضعیت فعلی خودم، آنچه که از آنها انتظار دارم و یا ارزشی که میتوانم برایشان تامین کنم.
کار دیگری که انجام دادم، اضافه کردن هشتگ #ONO – Open to New Opportunities (پذیرای فرصتهای جدید) به تمام پروفایلم بود. این به روند جستجو کمک میکند. این هشتگ یک انجمن مخصوص هم دارد. من همه ترکیبات احتمالی مربوط به نقش یا نقشهای فعلی خودم که به آنها علاقهمندم را آپدیت کردم مثل front-end developer, Java developer, Microsoft developer, full-stack developer.
۵ ترفند برتر تریناد برای افراد تازه وارد و کسانی که قصد مهاجرت به کانادا را دارند
۱. صبور باشید و خود را به خوبی آماده کنید
یافتن شغل میتواند برای همه یک فرآیند طاقتفرسا و متفاوت باشد، بنابراین صبور باشید. زمان آمادهسازی مورد نیاز را دست کم نگیرید. به عنوان مثال، زمانی را به آمادهسازی برای وقتی اختصاص دهید که فرد استخدام کننده بخواهد یک مصاحبه یا جلسه بررسی اولیه با شما داشته باشد.
برای درک بازار کار کانادا ، انتظارات کارفرمایان و چالش های مشترکی که تازه واردان با آن روبرو هستند و چگونگی غلبه بر آن، وقت بگذارید. سازمان هایی مانند Arrive و Acces Employment منابع زیادی در دسترس دارند که می توانند به شما کمک کنند.
۲. مهارتهای عمومی خود را توسعه دهید
در کانادا، مهارتهای عمومی به اندازه مهارتهای فنی ارزیابی میشوند. نحوه رفتار ، برقراری ارتباط و سازگاری با تیم همه از اهمیت یکسانی برخوردار هستند.
۳. دستاوردهای خود را در رزومهتان ذکر کنید
رزومه خود را آپدیت کنید و دستاوردهای خود را به صورت موردی بنویسید. فقط مسئولیتهایتان را ذکر نکنید. مطمئن شوید که میتوانید در طول مصاحبه این موارد را با مثالهای معتبر تایید کنید.
۴. وقتی کسی را به عنوان مخاطب در پروفایل لینکدین خود اضافه (اد) میکنید، برایش پیام بفرستید
یک پیام شخصی ارسال کنید و در مورد خودتان و قصد برقراری ارتباطتان توضیح مختصری دهید.
۵. برای یافتن مخاطبین مرتبط به خودتان از گزینه Advanced Search استفاده کنید
برای محدود کردن نتایج جستجویتان از فیلترهای شرکت، مکان، عنوان، صنعت و غیره استفاده کنید. با این کار افراد مناسبتان را هدف خود قرار می دهید.
موفقیتها و شکستهایی که در طول مسیر مهاجرت به کانادا همراهتان هستند
من تصمیم گرفتم تا برای داشتن یک زندگی با کیفیت به کانادا بروم. این مسیر هم با موفقیت و هم با شکست همراه بوده و برای من نتیجه خوبی داشته است. تازه واردانی که به کانادا میآیند هرگز نباید پرسیدن درباره چیزی که نمیدانند را از خود دریغ کنند: کاناداییها برخورد دوستانهای دارند و آماده کمک هستند. شبکهسازی از همه مهمتر است. نکته بعدی بهینهسازی پروفایلتان در لینکدین است. پس از آن آمادگی برای مصاحبه و تهیه یک رزومه درخشان حائز اهمیت است.
من از اینکه در طول همهگیری فعلی کووید۱۹ مشغول به کار هستم و میتوانم از خانه کار کنم، احساس خوشبختی میکنم. با وجود اینکه در حال حاضر از نظر اجتماعی فاصله داریم، مردم همچنان برای برقراری ارتباط از تماس های ویدیویی استفاده میکنند. بنابراین شما هنوز هم می توانید با آنها ارتباط برقرار کنید، با افراد در تماس باشید و مردم را بشناسید. از آنجایی که ما زمان کمتری را برای رفتوآمد به مقصد مورد نظرمان می گذرانیم، وقت بیشتری برای تقویت مهارت های خود یا انجام یک سرگرمی داریم. من دوست دارم در اوقات فراغتم آشپزی کنم و این روزها بیشتر مشغول به انجام آن بودهام. چه کسی می داند، شاید روزی سرآشپز بشوم.
تهیه و تنظیم: گروه متخصصین RSM CAPITAL
جهت استفاده از خدمات ما میتوانید فرم عضویت را تکمیل کنید.
بازنشر این مطلب با ارائه منبع رسمی و لینک مستقیم به منبع بلامانع است.